استفاده از رویکرد ترکیبی و داده های سنجش از دور در مدل سازی مکانی تغییرات آینده پوشش سرزمین

نویسندگانجورابیان شوشتری، ش
نشریهجغرافیا و پایداری محیط
ارائه به نام دانشگاهبله
نوع مقالهOriginal Research
تاریخ انتشار۲۰۲۳-۰۷-۰۹
رتبه نشریهعلمی - پژوهشی
نوع نشریهالکترونیکی
کشور محل چاپایران

چکیده مقاله

تالاب‌ها برای بقای انسان حیاتی هستند و %6/40 از ارزش کل خدمات اکوسیستم جهانی را تشکیل می‌دهند. پژوهش حاضر تحلیل تغییرات پوشش سرزمین تالاب شور گلپایگان را از سال 1988 تا 2018 تحلیل و سپس مدل‌سازی با رویکرد ترکیبی شبکه عصبی مصنوعی، زنجیره مارکف و بهینه-سازی چند منظوره برای سال 2030 و 2040 جهت دستیابی به پایداری محیط انجام شد. جهت دستیابی به بالاترین صحت در مدل‌سازی پتانسیل انتقال از چهار سناریو با دوره واسنجی و زیرمدل‌های مختلف استفاده شد. از شاخص FOM نیز جهت ارزیابی صحت سناریوهای مختلف با استفاده از رویکرد رویهم گذاری سه نقشه پوشش سرزمین سال‌های 2008، 2018 واقعیت‌زمینی و 2018 حاصل از مدل‏سازی استفاده شد. متغیرهای موثر در توصیف تغییرات رخ داده در منطقه نیز با استفاده از ضریب کرامر انتخاب شدند. بالاترین صحت در سناریوی با دوره واسنجی 1998-1988 و 9 زیرمدل مورد استفاده در مدل‌سازی تغییرات سال 2018 مشاهده شد. متغیرهای شاهد احتمال تغییر و فاصله از اراضی کشاورزی بالاترین تاثیر را در تغییرات منطقه مورد مطالعه نشان دادند. مناطق مسکونی و اراضی کشاورزی در سال 2030 به ترتیب %6/0 و %8/1 و در سال 2040 نیز به ترتیب %1 و %2/2 نسبت به سال 2018 افزایش نشان دادند. میزان کاهش در مراتع متراکم نیز در سال‌های 2030 و 2040 نسبت به 2018 به ترتیب %1/13 و %6/18 بدست آمد. پهنه‌های آبی در سال 2030 و 2040 نسبت به سال 2018 افزایش %18/0 و %27/0 را به علت تبدیل اراضی کشاورزی و مراتع به دریاچه پشت سدهای گلپایگان و کوچری نشان دادند. افزایش برداشت آب از چاه‌های غیرمجاز، کاهش جریان آب ورودی به تالاب و افزایش برداشت از سنگ معدن تزئینی سبب مشکلات جدی برای تالاب شور گلپایگان شده که نیاز است برنامه‌ریزان سرزمین راهکارهای جبرانی را جهت احیا، تامین حقابه و پایداری اکولوژیکی تالاب ارائه کنند.

لینک ثابت مقاله